اجتماعی
شهر بیحوصله
سست و کرخت، بیهدف؛ قدمزنان این سو و آن سو، نیمنگاهی به اطراف میاندازد. هیچ اهمیتی برای خود قائل نیست، چه برسد به دیگران و غریبهها. زندگیاش از ساختار طبیعی خارج شده و کاملاً بیحس و بیتفاوت شده است.
سست و کرخت، بیهدف؛ قدمزنان این سو و آن سو، نیمنگاهی به اطراف میاندازد. هیچ اهمیتی برای خود قائل نیست، چه برسد به دیگران و غریبهها. زندگیاش از ساختار طبیعی خارج شده و کاملاً بیحس و بیتفاوت شده است.